حديث سلسلة الذهب

بازدید : 3304
زمان تقریبی مطالعه : 2 دقیقه
تاریخ : 17 شهریور 1391
حديث سلسلة الذهب

عن اسحاق بن راهويه، قال لما وافي ابوالحسن الرضا عليه‏السلام نيسابور و اراد أن يخرج الي المامون اجتمع عليه اصحاب الحديث، فقالوا له يا ابن‏رسول الله، ترحل عنا و لا تحدثنا بحديث فنستفيده منک؟ و کان قد قعد في العمارية، فأطلع رأسه و قال: سمعت ابي‏موسي بن جعفر يقول: سمعت ابي‏جعفر بن محمد يقول: سمعت ابي‏محمد بن علي يقول: سمعت ابي‏علي بن الحسين يقول: سمعت ابي‏الحسين بن علي يقول: سمعت ابي اميرالمؤمنين علي بن أبي‏طالب عليهم‏السلام يقول: سمعت النبي صلي الله عليه و آله يقول: سمعت الله عزوجل يقول: لا اله الا الله حصني، فمن دخل حصني امن من عذابي. قال فلما مرت الراحلة نادانا: بشروطها و انا من شروطها. 
عيون أخبار الرضا 135:2
 
 
[ صفحه 11]
 
اسحاق بن راهويه مي‏گويد: چون امام ابوالحسن الرضا عليه‏السلام به نيشابور نزول اجلال فرمود، وقتي آهنگ خروج به سوي مأمون کرد، علماي حديث گرد آن حضرت اجتماع کرده عرضه داشتند: اي فرزند رسول خدا! آيا نقل مکان مي‏نماييد و ما را از بيان حديثي بهره‏مند نمي‏کنيد؟ در اين هنگام امام که در کجاوه نشسته بود سر خويش را بيرون آورد و فرمود: از پدرم موسي بن جعفر شنيدم، که گفت از پدرم جعفر بن محمد شنيدم، که گفت از پدرم محمد بن علي شنيدم، که گفت از پدرم علي بن حسين شنيدم، که گفت از پدرم حسين بن علي شنيدم، که گفت از پدرم اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب عليه‏السلام شنيدم، که گفت از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم که گفت از خداي عزوجل شنيدم که گفت: 
«لا اله الا الله دژ استوار من است، هر کس در اين دژ در آيد از عذاب من ايمن باشد». 
راوي مي‏گويد: چون مرکب حرکت نمود حضرت ما را مخاطب نموده [در تکميل آن پيام]  فرمود: به شرطهاي آن، و من از جمله آن شرطهايم. [1] .

دیدگاه های کاربران

هیچ دیدگاهی برای این مطلب وارد نشده است!

ارسال دیدگاه